تحلیل اتفاقات دیشب و امروز براساس علم علوم شناختی.

اتفاقاتی که دیشب و امروز افتاد میخوام به زبان ساده اما براساس علم علوم شناختی بررسی و تحلیل کنیم.

دیشب راس ساعت 21 باید بانگ الله اکبر سر میدادیم.

هر سال در محله ما که شبیه بلاد کفر هستش خیلی کم بانگ الله اکبر سر میدادن و کسانی هم که بانگ الله اکبر میگفتن با برخی برخوردهای ناشایست از سوی برخی افراد مواجهه میشدن.

اما دیشب مسجد محل اول وارد میدان شد.

احسنت و افرین بر مساجد که الحق و الانصاف عالی و به موقع وارد میدان شدند و خوش درخشیدن...مسجد محل شروع کرد آتیش بازی و چه آتیش بازی ...صدا الله اکبر از گلدسته های مسجد به جای اذان پخش شد...مسجدی ها آقایونشون اومدن تو خیابان همراه با آتیش بازی شروع کردن به گفتن الله اکبر و شلوغ کردن در کمال ناباوری مردم اومدن دم پنجره ها...اول چند ثانیه نگاه کردن...بعد از چند ثانیه برخی ها شروع کردن به گفتن الله اکبر واقعا عالی بود در کنار این اتفاقات یک مسئله برای بنده خیلی جالب بود؛ این بود که یک خانمی سر از پنجره بیرون آورد و فریاد زد چه خبره؟!دوتا یا سه تا دختر بچه شروع کردن به خوندن 22 بهمن 22 بهمن روز پیروزی ماست روز شکست دشمن...خانم در کمال ناباوری سکوت کرد و شروع کرد به تماشا کردن یک لحظه احساس کردم که همه ی ما با هم یک خانواده هستیم که سر یک سفره نشستیم و مسجد داره هدایت و حمایت میکنه...

ما میهمان داشتیم که خیلی توی این فضاها نبودن و میگفتن که با این بلایی که سر مملکت اوردن مگر دل و دماغ الله اکبر مونده هیچ کسی بخصوص این محله نمیگن اگرم بگن کم میگن چند نفر. وقتی کار مسجد دید و محله و تلویزیون دید اول تعجب کرد و بهت زده بود  بعد از مدتی که گذشت شروع کرد تعریف کردن از انقلاب اسلامی که والا به خدا ما با انقلاب اسلامی مشکلی نداریم.اما خب فساد زیاد شده مردم مشکل دارن و ازداین حرفا...

روز 22 بهمن با توجه به شرایط کرونا و البته اعلام اینکه در شهرهای قرمز راهپیمایی خودرویی داریم بازم این بنده خدا میگفت که نه کسی فکر نکنم بیاید ولی وقتی باز رسانه ملی دیدم بدتر از دیشب بهت زده شده.

بنده هم ترجیح بر سکوت گذاشتم ولی خب به صورت نرم عرصه رو هدایت میکردم و تغییر شبکه ها رسانه ملی که این بنده خدا ببینن.

در اینجا چشم وقتی یک صحنه ای رو میبین از نگاه کردن این به ذهن منتقل میشه و مخاطب شروع میکنه به آنالیز این موضوع  و هر چه بیشتر ببینید در لایه لایه ذهن جهت تثبیت نفوذ میکنه دو مسئله مهم یکی کیفیت و یکی کمیت یعنی وقتی شخص عمق اون مسئله رو ببین و این مسئله با عمق بسیار بالا رو مداوم ببین همین خودش باعث میشه که از دیدن و ملکه ذهن شدن کم کم فکر شخص مشغول بشه و به مرور در گفتار اون شخص و حتی رفتار اون شخص بروز و ظهور داره.

اگر بخوایم اون رفتار تثبیت کنیم و برای همیشه ملکه بشه برای اون شخص نیاز که دوتا اتفاق بیفته یکی اینکه اون شخص در فضای مورد نظر قرار داد و اینکه هم زمان براش فلسفه این رویداد بهش بگی کم کم به صورت نرم اینجاست که همون تبیین مد نظر حضرت اقا مطرح میشه.

مردم امروز دیدن اول که نه هنوز سیر کثیری خواهان انقلاب اسلامی هستن با شرایط موجود.

بعد دیدن فکر مشغول شد و هر چی بیشتر دیدن باعث میشه که وارد مرحله تفکر بشه بعد از تفکر تامل هستش...

بنده یک ایده و طرح بدم حالا اگر ما میخوایم که مثلا در عرصه حجاب انقلابی داشته باشیم مفید و موثر باید این سیر طی کنیم.

یعنی گاهی نیاز نیست حرف بزنیم...

نیاز نیست بنویسیم خواهرم حجابت برادرم نگاهت...

نیاز که ما تمام شهر و بیلبوردهای شهر رو عکس های مختلف و متنوع با سلیقه و هنر برای درگیر کردن  احساس استفاده کنیم...

بعد از اون رسانه وارد بشه به صورت نرم و با سلیقه نقاشی؛فیلم؛موسیقی....

بعد کارفرهنگی ...یعنی نیاز به اتاق فکر هستش که دقیقا بشینیم و شهرداری؛رسانه؛هنرمندان؛آموزش و پرورش؛دانشگاه ها...با یک برنامه ریزی به مدت یکسال شاید یکسال و نیم به صورت نرم در ذهن میشه ورود کرد و تاثیرگذاشت.