تحلیل و بررسی بند هایی از بیانات رهبری در دیدار طلاب تهران

اخیرا امام خامنه ای در جمع طلاب حوزه های علمیه ی تهران سخنرانی هایی داشتند که واقعا بند بند بیانات ایشان قابل تامل و تفکر است.

در بندهای ابتدایی آقا فرمودن خوب درس بخوانید.یعنی اصلی ترین و مهم ترین وظیفه ی یک طلبه خوب درس خواندن است.بعد درباره ی روحیه ی مطالبه گری در بحث پیشرفت و حرکت قطار پیشرفت در حوزه ها گفتن اما در یک قسمتی فرمودن: ما جامعه‌ی اسلامی نداریم، ما دولت اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانه‌ای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامی‌اش مانده‌ایم؛ بعد از دولت اسلامی نوبت جامعه‌ی اسلامی است؛ ما این مراحل را در پیش داریم. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی -یعنی یک حرکت انقلابی- به وجود بیاوریم؛ [بعد] توانستیم بر اساس آن، یک نظام اسلامی به وجود بیاوریم؛ خیلی خب، تا اینجا توفیق حاصل شده که خب خیلی هم مهم است؛ لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور؛ ما در این قضیّه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البتّه معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ ابداً؛ داریم پیش میرویم؛ با همه‌ی مخالفتها، با همه‌ی کارشکنی‌ها، با همه‌ی دهن‌کجی‌هایی که میشود، حرکت میکنیم و داریم پیش میرویم بلاشک. دلایل زیادی وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داریم، کار دارد؛ هنوز خیلی فاصله داریم تا اینکه بتوانیم یک دولت اسلامی به وجود بیاوریم. بعد که دولت اسلامی به وجود آمد، آن‌وقت تازه نوبت [ایجاد] جامعه‌ی اسلامی است. خب، بنابراین باید مبارزه کرد عزیزان من.

بخشی از این بیانات عمل بود با خودم گفتم چرا امام خامنه ای این حرف زدن جالب تر سخنرانی دکتر جلیلی هستش که اخیرا بیاناتی در باب کار سیاسی از  ایشان در حال انتشار است.

شاید حوزه های علمیه و امثال بنده فقط در حد حرف و فکر کار میکنیم و شاید خیلی کم وارد عرصه میشیم برای فعالیت های مفید به تعبییر بهتر دکتر جیلی کار سیاسی؛

تعبییر ایشان هم از کار سیاسی بسیار زیبا است((بر خلاف تصوری که برخی از کار سیاسی دارند ؛ما معتقدیم کار سیاسی صحیح ،رصد مشکلات اصلی و ارائه ی راه حل برای آن است  نه کارهای صرفا انتخاباتی زود گذر که کمکی به حل مشکلات و تعالی فرهنگ سیاسی نمیکند.))

جالب است هم حرف آقا و هم حرف دکتر جلیلی زمان انتخابات ما همه انگشت ها به سمت یک نفر میرود آن هم منتخب انقلابی که چرا دیر پا به عرصه میگذار اما هیچ وقت انگشت به سمت خودمان نمیگیریم که همیشه دقیقه نودی میخواهیم روی تفکر و عقاید مردم کار کنیم.

امروز طلاب وظیفه دارد در عرصه های اجتماعی آن هم با خوب درس خواندن حضور داشته باشد و کار کند و عمل کند و با مردم ارتباط بگیرد نه یک ارتباط مقطعی و سطحی بلکه ارتباطی صمیمی و عمیقی و پا بر جا آن هم برای تاثیر گذاری در امر عقیدتی و تفکری به تعبییر دکتر جلیلی کار سیاسی کردن مقطعی نیست.

ما حتی اگر امروز کاندیدای ریاست جمهوری چند سال آینده مشخص نیست ولی طلاب باید شهر به شهر و روستا به روستا و شخص به شخص باید تاثیر گذار باشن.

امروز طلاب باید وارد عرصه های عمل و فعالیت اجتماعی بشن و وقتی میتوانند که فکر و ایده و قلم قوی داشته باشن که وارد مشکلات و اجتماع بشوند وقتی می توانند دانش آموزان را کشف کنند که وارد مدارس و جمع دانش آموزان شوند.

وقتی می توانند شبهه هارا پیدا کنند که وارد اجتماع بشوند.

ورود به عرصه ی عمل و اجتماع می تواند باب خیلی از تفکرات و راه حل ها را باز کند.

بعضی ها بعد از انتخابات شروع کردند سیر مطالعاتی و تشکیل کلاس های مختلف ارتباط با اساتید صاحب نظر اما دریغ از دوستی و ارتباط با کسانی که رای می دهند باید با مردم در ارتباط بود باید با مردم نشست و بلند شد.

باید با مردم و زندگی مردم عجین باشیم.

باید با مردم زندگی کنیم و از جنس مردم باشیم.

خوب درس بخوان؛در راه هدفت و رسیدن به آرمان ها و اهدافت مبارزه کن؛

این مسائل برداشت سطحی بنده از بیانات امام بود اما عمق این بیانات شاید نیازمند تفکر باشد تفکری عمیق تا بتوان برداشت های ریز تری از بیانات داشت.

امام خامنه ای از کلید واژه های خیلی حساسی استفاده کردند.

یکی از کلید واژه ها مبارزه بود!!!

یکی از مثال ها و تحلیل ها عملیات رمضان بود!!!

آن هم در جمع طلاب نه سپاه پاسداران یعنی در جمع سربازان دین و سربازان امام زمان!!!مبارزه در اینجا یعنی نا امید نشدن و ایستادن و حرکت کردن براساس اخلاق حوزوی جهت رسیدن به اهداف بلند مرتبه که حوزه ها باید به آن هدف برسند.وقتی وارد گو د می شوی شاید به طرف مقابل هم حق بدهی.

تحلیل رهبر انقلاب درباره‌ی عملیات رمضان:

 این را هم بدانید که مقام عمل با مقام فکر و مطالعه و طرّاحی و مانند اینها فاصله دارد؛ یک فاصله‌ی کاملاً معنی‌دار و محسوسی دارد. خیلی از حرفهایی که ما میزنیم، آرزوهایی است که بر زبان جاری میشود در قالب جملات و کلمات؛ امّا همین آرزو را وقتی شما بخواهید عمل بکنید، تلاشهای بسیار زیادی لازم دارد. اشتباه نکنیم ما؛ میدان کار، میدان عمل، میدان واقعیّت، با عرصه‌ی ذهنیّت و مطالعه و تصویر ذهنی، فاصله‌ی کاملاً آشکاری دارد؛ در مقام عمل، خیلی از کارها به این آسانی پیش نمیرود؛ یکی از گرفتاری‌های ما در دوران دفاع مقدّس [همین بود].

 بنده آن‌وقت رئیس‌جمهور بودم؛ در دفتر ما [جلسات نظامی] تشکیل میشد؛ می‌آمدند این نقشه‌ها و کالک‌های نظامی را پهن میکردند و میگفتند که میخواهیم از اینجا حرکت کنیم، برسیم به اینجا؛ مثلاً فرض کنید این تعداد نیرو یا چیزهایی مانند آن لازم است. بعضی از دوستان ما که تدریجاً دست‌اندرکار جنگ شده بودند، نگاه میکردند میدیدند از اینجا تا آنجا یک خطّ خیلی کوتاهی است، [لذا] خیلی زود قانع میشدند، قول میدادند و تصمیم میگرفتند؛ درحالی‌که واقعیّتِ «از اینجا تا آنجا» یعنی مثلاً فرض کنید یک عملیات رمضان؛ عمل فرق دارد؛ میدان عمل با عرصه‌ی ذهن و فکر و مانند اینها تفاوت دارد. ۹۶/۰۶/۰۶

عملیات رمضان ۲۳ تیر ۶۱
دوران دفاع مقدس به روایت رهبرمعظم انقلاب